نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی
شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ب.ظ
(بسمه تعالی)
موضوع:نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی
مطلب1:
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، اقتصاد مقاومتی به عنوان راهبردی در زمینه مقاومسازی اقتصاد کشور، ابعاد متفاوتی در سطح خرد و کلان دارد. در همین مورد میتوان گفت که نقش خانواده در تحقق این امر مهم، بسیار اثرگذار است که میتوان آن را در سطح خرد مورد بررسی قرارداد.
گرچه نقش مسئولان، سیاستگذاران و دولتمردان در به ثمر رسیدن اقتصاد مقاومتی در کشور غیرقابل کتمان است، لیکن نباید فراموش کنیم که به هر تقدیر «اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد مردمی است». این جمله بیانگر این حقیقت است که بدون حضور و حمایت آحاد اقشار جامعه، تحقق اقتصاد مقاومتی دور از دسترس خواهد بود. در این بین، آنچه که رفتار اقتصادی بدنه جامعه را در مسیر نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی قرار میدهد، مقوله اصلاح فرهنگ اقتصادی است که در شعار سال ۱۳۹۳ به وضوح مورد تاکید قرار گرفته است
جای هیچ تردیدی نیست که نهاد خانواده، مهمترین و اثرگذارترین نهاد در شکلدهی رفتار اقتصادی افراد جامعه است و وظیفه رسانهها، نهادها و متولیان فرهنگی است که خانوادهها را با رفتار بهینه و صحیح اقتصادی آشناتر سازند. امروزه گرچه تعداد برنامهها و میزگردهای رسانه ملی و مقالات و یادداشتهای جراید در مقوله تبیین و تحلیل مباحث اقتصاد کلان به طرز چشمگیری زیاد است، اما فقدان برنامهها و محتواهای فرهنگی جذاب و گیرا برای آموزش و فرهنگ سازی رفتار خرد اقتصادی افراد جامعه چه در باب اصلاح الگوی خرید و چه در باب اصلاح الگوی مصرف به شدت احساس میشود.
در ادامه به عنوان نمونه به چند مورد از رفتارهای خرد اقتصادی که میتواند برای کمک به تحقق اقتصاد مقاومتی در اقتصاد کشور، در فرهنگ خانوادههای ایرانی نهادینه شود اشاره مینماییم:
1.از آنجا که اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد درون زا و حامی سرمایه و کار ایرانی می باشد، فرهنگ خرید کالا و خدمات بایستی حتیالامکان ناظر به خرید محصولات ایرانی باشد. مسلماً گرایش بیشتر خانوادههای ایرانی به محصولات ایرانی، افزون بر ارتقای سطح اشتغالزایی و تولید داخلی به قوام اقتصاد ملی میانجامد.
2.سوق دهی خانوادههای ایرانی به کاهش خرید کالاهای تجملی و لوکس و گرایش بیشتر به خرید کالاهای اساسی و ضروری، میتواند به مقاومت و خوداتکایی اقتصاد ملی و حفظ ذخایر ارزی کمک شایانی نماید. ترویج سبک زندگی بر حسب «هزینه کرد متناسب با درآمدهای موجود» و نه بر اساس «درآمدهای آتی و انتظاری» که به مقروض سازی هر چه بیشتر خانوادههای ایرانی میانجامد، میتواند از جمله این راهکارها باشد.
3.تحریم همگانی خرید کالاهای احتکار شده توسط محتکرین و سودجویان و نیز تحریم همگانی خرید کالاهایی که به صورت غیرمنطقی به یکباره با افزایش قیمت مواجه شدهاند میتواند به حذف دلالانی که ارزش افزودهای برای اقتصاد ایجاد نمیکنند، بیانجامد. متاسفانه در رفتار اقتصادی مردم ما به تدریج فرهنگ «هجوم برای خرید بیشتر، همزمان با افزایش سطح قیمتها» به وجود آمده است که این امر جز رشد مخرب بخش دلالی و واسطهگری در اقتصاد و افزایش بیدلیل قیمتها نتیجهای نداشته است.
4.آمارهای تاسف بار اسراف منابع طبیعی و خدادادی همچون اسراف در مصرف نان و مواد غذایی، اسراف در مصرف آب، اسراف در مصرف حاملهای انرژی همچون گاز و برق و بنزین و مصادیق فراوان دیگر نشان از رفتار غیربهینه و غیراقتصادی خانوادههای ایرانی دارد. شاید آسیبشناسی عمیقتری لازم است تا بهتر دریابیم چرا با وجود معارف بسیار غنی اسلامی مبنی بر الگوی صحیح مصرف، در سالیان اخیر فرهنگ اسراف و مصرف گرایی به این حد افزایش یافته است!
5ترویج فرهنگ کار و تولید و تلاش و تقبیح و مذمت رفتارهای تن پرورانه و نیز احترام و ارج گذاری به فرهنگ کسب روزی پاک و حلال از دیرباز در خانوادههای ایرانی وجود داشته است. در این برهه حساس تاریخی که اقتصاد مقاومتی به یک ضرورت غیرقابل اجتناب برای اقتصاد ایران تبدیل شده است، توجه عمیقتر خانوادهها در تعلیم و آموزش این فرهنگ متعالی به فرزندان و آیندهسازان این مرز و بوم بیش از پیش ضرورت مییابد. البته در کنار نقش والدین، وظیفهای بس سنگین بر عهده نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی کشور و رسانه های جمعی نیز احساس میشود که در جای خود قابل بحث و بررسی بیشتری است.
مطلب2:
مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در بیانات اولین روز سال ۱۳۹۴ در حرم مطهر رضوی در خصوص وضعیت اقتصاد کشور فرمودند: «امروز عرصهی اقتصاد، به خاطر سیاستهای خصمانهی آمریکا، یک عرصهی کارزار است، یک عرصهی جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصهی کارزار، هر کسی بتواند به نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است. امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است.» اگر چه جنگ اقتصادی از سالها پیش بر عیله کشور ما آغاز شده است و رهبر معظم انقلاب همواره به مقابله آن تأکید داشتهاند ولی در سالهای اخیر این جنگ شدت گرفته و دشمن با راهبر «جنگ هوشمند» درصدد دستیابی به اهداف خویش میباشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» راهبرد دفاع اقتصادی را تئوریزه کرده و در این خصوص تأکید کردند: «پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحرانهای رو به افزایش جهانی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.» (۲۹/ بهمن ماه/ ۱۳۹۲)
در این عرصه گرچه نقش مسئولان، سیاستگذاران و دولتمردان در به ثمر رسیدن اقتصاد مقاومتی در کشور غیر قابل کتمان است ولیکن نباید فراموش کنیم که به هر تقدیر «اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردمی است». این جمله بیانگر این حقیقت است که بدون حضور و حمایت آحاد اقشار جامعه، تحقق اقتصاد مقاومتی دور از دسترس خواهد بود.
در بند 8 این سیاستها که معطوف به «مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی، همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید» میباشد مخاطب اصلی آن عموم مردم بوده که نقش محوری در آن را خانواده بر عهده دارد. همچنین در بند 21 این سیاستها «تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی» مورد انتظار است که در این بند نیز نقش مردم برجسته و خاص میباشد.
با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب بر مدیریت مصرف، اصلاح الگوی مصرف و مصرف کالاهای داخلی در سیاستهای اقتصاد مقاومتی، که معطوف به نقش خانوادهها در تجلی اقتصاد مقاومتی است، در این نوشته به تبیین راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی در خانوادهها خواهیم پرداخت.
الف) مدیریت مصرف
مدیریت مصرف از موضوعات مورد تأکید رهبر معظم انقلاب در عرصه اقتصاد مقاومتی است که وزن بالای در برابر سایر موضوعات دارد. مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)، زمانی که از قید جهاد در موضوع مصرف استفاده مینمایند، اشاره به شرایط ایستادگی در برابر تهاجم دشمن و رد شدن از موانعی است که بر سر راه مصرف متعادل وجود دارد. معظم له در دیدار با کارگزاران نظام، در زمینهی مدیریت مصرف، به عنوان یکی از راهبردهای اقتصاد مقاومتی، معتقدند: «مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیردولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بدون شک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فىسبیلالله را دارد.( 3/5/1391)
از جمله مواردی که خانواده میتواند در مدیریت مصرف برای تحقق اقتصاد مقاومتی نقش آفرینی کند عبارتند از:
1. پرهیز از اسراف و تبذیر که هر دو طبق آموزه های اسلامی جزء رفتار مضموم، ناپسند و از گناهان کبیره می باشند.
2. الگو پذیری از نظام اقتصادی اسلامی و تبعیت از الگوهای دینی مانند قناعت ، تعاون ، ایثار ، احسان ، انفاق و… در خانواده
3. عدم احتکار خانگی کالاهای ضروری که موجب افزایش تقاضا و حرکت به سمت افزایش نامتعارف و حبابی قیمتها و در نتیجه موجب فشار اقتصادی به جامعه میگردد.
4. اجتناب از مدگرایی، تجملگرایی، اشرافیگری، لوکس گرایی و عدم تبلیغ و ترویج مصرف کالاهای وارداتی (خارجی)
5. کاهش هزینه های خانواده با کنترل رفتارهای اقتصادی خانواده و آموزش سبک زندگی و اقتصاد اسلامی ایرانی
6. و...
ب) اصلاح الگوی مصرف
اولین و مهمترین قدم برای اصلاح نظام اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف است؛ زیرا غایت تولید کالا و خدمات در یک کشور مصرف آنهاست. از این رو، حاکمیت مصرفکننده بر اقتصاد یک امر عقلایی است. بنابراین اصلاح الگوی مصرف خانواده، آغازی برای اصلاح تولید و به طور کلی، اصلاح نظام اقتصادی کشور است. در این میان نقش خانواده در آموزش فرهنگ صحیح مصرف به فرزندان خود، نقشی مهم و تأثیر گذار است. زنان و مادران در آموزش سایر افراد خانواده نقش اساسی دارند و با اصلاح الگوی مصرف در خانواده ها و توجه به عوامل ریشه ای و ساختاری در جامعه می توان فرهنگ مصرف را در کشور تغییر و ارتقا داد. مواردی از الگوهای غلط مصرفی خانوادهها که نیازمند اصلاح است عبارتند از:
1. سبک زندگی بر حسب «هزینه کرد متناسب با درآمدهای موجود» و نه بر اساس «درآمدهای آتی و انتظاری» که به مقروض سازی هر چه بیشتر خانواده ها می انجامد.
2. وجود فرهنگ غلط «هجوم برای خرید بیشتر، همزمان با افزایش سطح قیمتها» که موجب افزایش بی دلیل قیمتها میگردد.
3. تحریم همگانی خرید کالاهایی که به صورت غیرمنطقی به یکباره با افزایش قیمت مواجه شدهاند.
4. الگوسازی صحیح در امر مصرف منابع و انرژی در خانوادهها؛مانند تعویض سالانه پوشال کولرهای آبی، عوض کردن به موقع کیسه جارو برقی یا هواکش آشپزخانه، تنظیم ترموستات یخچال، فریزر و کولر متناسب با دمای هوا، استفاده از لامپ های کم مصرف، خاموش نمودن لامپهای اضافه در منزل، مطابق نیاز خرید کردن، استفاده از شیرآلات مناسب و تعمیر بهنگام شیرهای معیوب جهت جلوگیری از اسراف آب و...
5. اهتمام به مصرف صحیح و به اندازه؛ بد مصرف کردن منابع از مصادیق این مورد است. به عنوان مثال مصرف لبنیات و ماهی در کشور ما کمتر از میانگین جهانی است اما در مصرف نوشابه و شکر و استفاده از لوازم آرایشی در زمره کشورهای پر مصرف هستیم!
ج) مصرف کالاهای داخلی
یکی از معضلات مهم اقتصادی کشور، کم توجهی مردم و خانوادهها به مصرف کالای داخلی بدلیل کیفیت پائین آنهاست. ولی نباید این نکته را از ذهن دور داشت که تا زمانی که مردم کالای ایرانی را برای مصرف انتخاب نکنند و صاحب سرمایه ایرانی را به گردش مالی نرسانند، فضایی برای بهبود کیفیت محصول ایرانی ایجاد نمی شود.
خرید و مصرف هر کالایی مانند رای دادن به آن است و مردم با مصرف کالای خارجی به این نوع کالا ها رای می دهند. وقتی به کالای خارجی رای می دهیم عملاً کارگر و صاحب سرمایه آن کالای خارجی را انتخاب کرده ایم و کارگر و صاحب سرمایه ایرانی را حمایت نکرده ایم و موجبات رونق اقتصادی کشورهای صادر کننده کالا به کشور را فراهم میکنیم و در مقابل از گردش سرمایه و رونق کسب و کار در کشور خود جلو گیری نمودهایم. پس مصرف کننده های ایرانی باید این عقلانیت را به خرج دهند و کالای ایرانی مصرف کنند، چرا که با این دیدگاه، یکایک مصرف کننده های ایرانی خود یک تولید کننده بلقوه هستند.
با خرید کالای ایرانی و دادن رای و پول به کالای ایرانی، علاوه به محاسن فوق، موجبات درآمد زایی دولت را نیز فراهم میآید چرا که دولت از تولید کننده ایرانی مالیات مناسب میگیرد و با این درآمدها عملاً دچار کسری بودجه نمیشود و کسری بودجه، کشور را دچار تورم نمیکند.
منبع: اینترنت
۹۵/۰۹/۲۷